سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و جابر پسر عبد اللّه انصارى را فرمود : ] جابر دنیا به چهار چیز برپاست : دانایى که دانش خود را به کار برد ، و نادانى که از آموختن سرباز نزند و بخشنده‏اى که در بخشش خود بخل نکند ، و درویشى که آخرت خویش را به دنیاى خود نفروشد . پس اگر دانشمند دانش خود را تباه سازد نادان به آموختن نپردازد ، و اگر توانگر در بخشش خویش بخل ورزد درویش آخرتش را به دنیا در بازد . جابر آن که نعمت خدا بر او بسیار بود نیاز مردمان بدو بسیار بود . پس هر که در آن نعمتها براى خدا کار کند خدا نعمتها را براى وى پایدار کند . و آن که آن را چنانکه واجب است به مصرف نرساند ، نعمت او را ببرد و نیست گرداند . [نهج البلاغه]

یادگارهای ماندگار

بسم الله الرحمن الرحیم

چقدر خوبند دوستان مهربان راستگو ومطمئن

ترا در دشت شادی می نشانند ودر دلت هزاران شکوفه

همیشه عطر اگینند از یاد خوبان و خدای متعال

غصه ترا می خورند وناله توگوش

ویا مهربانی پند  می دهند وارامش

در دلشان سبد سبد گلهای ایمان است وراستی

الهی همیشه گل باشند وشاد

والحمدلله رب العالمین

حمید  




زائر ::: شنبه 86/4/23::: ساعت 3:48 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 وشاید روزی جاری شوم از کوهسار برفی وشاد

با خنکایی دلچسب ووالا مقام در حدیثی پر از نگفتنی ها

وحسرتهایی طولانی از ارزوهای دست نایافته

وانجا که هر روز  دست بر بالای چشمان

به افق دور می نگرم وچشم به راه سپیده دارم .

کاش می دانستی سپید وسپیده می ایند

عاشق خدای مهربان ،وزنده در پس زمان ،امیخته با زنده رود کوثری زلال وبهشتی

شفاف از جنس نسیم مهربان بهاری

با دلچسبی گوارایی از جنس بلوری مطمئن واسطوره ای

دامن دامن مهر ومحبت بر مومنین پاک باخته در صفی مرصوص

انان که دل به الله باخته اند ودر قماری هیچ نیالودن روح عرشی را

ودر دلهایشان جز زمزمه یاد او جریان وسریان ندارد

وبر هم خواهند زد به عون الله کاخ ستم جالوتیان زمان را

واین همه باید یک رنگ بود ویک دل

ولعن ونفرین بر دشمنان غدار دین خدا افراشت

واغوشها برای همدیگر باز کرد

از فلسطین وصور وصیدا تا انور تاتارستان وبوسنی وافغان

تا اقالیم پاک وناپاک جهان متمدن والوده به انواع شرک ومرض ودودلی

با یاوری  بزرگ وشجاع به نام ایران اسلامی،

در دست هم نه دشمن خونی

پرچم لا اله الاالله بر فرق گنبد نا سپید بر افرازیم

انشاءالله وان روز دور نیست !

 

 

 




زائر ::: جمعه 86/4/22::: ساعت 4:14 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

بارها روی ترا دیدم ولی نشناختم

لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم

همچو گل کز دیدن خورشید می خنددبه صبح

بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم

کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو

امدو دور دو گردیدم ولی نشناختم

در کنار مسجد کوفه ترا گفتم سلام

پاسخ از لبهات بشنیدم ولی نشناختم

در حریم ساقی کوثر نگاهم بر تو بود

کوثر از جام تو نوشیدم ولی نشناختم

در کنار مرقد شش گوشه جدت حسین  (ع )

خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم

ای دل غافل که همچون سایه نزد افتاب

پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم

در منا پیش تو بنشستم ندانستم تویی

با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم

در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت

از نفسهای تو بوییدم ولی نشناختم

غفلت میثم ببین یک عمر رخسار ترا

در همه ایینه ها دیدم ولی نشناختم

(شعر از مداح وشاعر اهل بیت سازگار)

حمید

 

 




زائر ::: چهارشنبه 86/4/20::: ساعت 5:48 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

مهربانی را دوست دارم وافراد مهربان را .

واز خشونت وزمختی وبد عنقی بیزارم .

واز انانی که خودرا از دیگران برتر می دانندبدم می اید.

وما باید روح وجانمان را قرانی نماییم وانگاه ماندگار می شویم .

اگر رنگ خدا بگیریم جاودانگی در انتظار ماست .

خاکی بودن وتواضع باید سر لوحه کار ما باشد.

به بندگان خدای متعال فخر فروشی نکنیم .

ارزش در زندگی را به علم وتقوا بدهیم ونه به پر بودن حساب پس انداز.

به دشمنمان هم به دیده احترام بنگریم وحرمت های انسانی را همیشه

پاس بداریم .

وبدانیم که جهنم اخلاق به فرمایش امام راحل (ره )بد ترین جهنم هاست .

ساده زیستی را همیشه شعار خودمان بدانیم .

تقوا را فراموش نکنیم که ان نگهدار ما از اتش است .




زائر ::: چهارشنبه 86/4/20::: ساعت 1:49 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

دلی که نسوزه برای همنوع

وچشمی که اشک نریزه برای گرفتاری دیگری

فقط به خودت فکر کنی واهل وخویشت

مشکل بتونی رشد کنی .

از خودت بگذری مردی

از ابرو برای دیگری مایه بذاری هنرمندی

وگرنه با داشتن مال کریم باشی زیاد چنگی به دل نمی زنه

در نداری کریم باشی

کریمی

ومن یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون 9حشر

وانکه نگه داشته شود از بخل خویش پس انانند رستگاران

فتدبر

حمید 

 

 




زائر ::: سه شنبه 86/4/19::: ساعت 5:42 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

سالهای دور بوددر اجتماعی در یک مکان مقدس مراسم سخنرانی بود

ان هم روحانی سرشناسی .

جایگاه پر بود.وقت نماز شد.سخنران همچنان در حال سخنرانی !

اذان تمام شد وکسی برای اقامه نماز اقدام نکرد،ومن متعجب !

در همین لحظه دیدم یک روحانی وارسته ای وقتی دید نماز اقامه نمی شود

در همانجایی که نشسته بو د قیام کرد وشروع به خواندن نماز نمود.

من در دلم به او خیلی تحسین کردم وهیچگاه این صحنه از خاطرم نمی رود.

تمام مسئله این است که در جامعه نماز بر پا شودوبه ان نباید بی اعتنایی شود.

تمام برنامه های کاری وغیرو باید در موقع نماز تعطیل شود.وان اقامه گردد.

واینچنین ما در هر اعلام نماز در برابر ان مهربان یگانه سر تسلیم فرود می اوریم

واعلام خاکساری وبندگی می کنیم .حال اگر یک ساعت ما این کار عقب بیندازیم

در این فاصله افتاب وزمین چند کیلومتر از میزان وقت اذان نماز از هم فاصله می گیرند؟

وما به همان اندازه وبیشتر به خدای متعال بی اعتنایی کرده ایم !!!

فتدبر..........

حمید




زائر ::: سه شنبه 86/4/19::: ساعت 8:44 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مهربان باشی می گویند طرف چقدر ساده است .

صمیمی باشی می گویند چقدر دنبال جاکردن خودش است .

با خدا باشی می گویند طرف چقدر عقب افتاده است  .

حرام نخوری وبخواهی روی حساب کار کنی ؛ به تو انگ بی عرضه گی می زنند.

ساده زیستی تو را حمل بر زیر خاکی بودن تو می کنند. 

خلاصه در این زمانه اخر الزمان حفظ اصول انسانی ومردانگی از سخترین

کارهاست .

ودل شیر می خواهد که نترسی وبه این حرفها گوش ندهی .

انهایی که به قیامت نظر دارند وبرای اخرت کار می کنند

می دانند که برای اباد کردن  ابدیت خود در تلاشند.

این است که به روز مرگی دچار نمی شوند وفقط دنبال رضایت خدای متعال هستند.

نوشته اند بر ایوان جنته الماوی

که هرکه عشوه دنیا خرید وای به وی

 (حافظ)

حمید

 




زائر ::: سه شنبه 86/4/19::: ساعت 8:44 صبح


: بسم الله الرحمن الرحیم 
سلام بر عموی خوبم 
امیدوارم خوب باشی  وکارهایت بر وفق مراد
 خدای مهربان را هیچ موقع فراموش نکن 
ودلت را بدو بسپار که همه کارها بدست اوست 
معنویتت را تقویت بکن 
وبه خدای مهربان بد بین مباش 
واو را دوست داشته باش حتی در حال مصیبت وغم تا او هم ترا دوست داشته باشد
 می خواهی بدانی خدای مهربان چقدر ترا دوست دارد ؟ببین تو در دلت چقدر اورا دوست داری .
نماز اول وقت واحترام به پدر ومادر 
وهمچنین به سادات 
وروزی حلال رمز موفقیت است 
گریه بر ابا عبدالله الحسین سلام الله علیه واله 
باعث ریزش رحمت خدای متعال می شود
 وبدو توکل کن وبعد از غم نترس 
هیچگاه نا امید مباش که نا امیدی از کفر است 
جوانی وزیبایی زود گذر است ومواضب باش که ترا فریفته نکنند.
 واز یاد خدای مهربان غافل .
 مهربان باش ونرم خو وسخی وبامروت ونیکو کار
 وحرف اول واخرت خدا باشد که او اول است واخر 
با تقوا باش چه در خلوت وچه در اشکار 
مهمترین سرمایه ما ایمان است پس سخت مراقبش باش 
که ایمان چراغ راه اخرت است 
واز سختیها ما را نجات می دهد
 مداومت بر زیارت عاشورا وامین الله خیلی خوب است 
وباعث لطف ورحمت خدای متعال می شود
 هیچگاه به بزرگان دین وزحمتکشان صادق نظام اسلامی بد بین مباش 
چه روزهایی که ما در غفلت بودیم واینان در مبارزه 
ودر سیاهچالها برای استمرار دین خدا وشکوفایی میهن شکنجه می شدن 
انشاءالله همیشه موفق وپیروز باشی 
عمو حمید

 




زائر ::: یکشنبه 86/4/17::: ساعت 7:16 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

می شد اگر ،ستاره ها چیدنی بودن ،بهترین وبزرگترین وقشنگترینشان را

می  چیدم واورا با اشک چشمانم می شستم وسر راهت می گذاشتم ،

تا خاری به پایت نرود.

می شد اگر کهکشان راه شیری را جمع می کردم مانند یک شال گردنی سفید

وخوشبو تمیز وملکوتی وسر راهت می نشستم واو را بر گردن چون بلور وروحانیت

می گذاشتم .

می شد اگر تمام ابشارهای عالم ملک را قطره ای می کردم ،ان را در قاب ایینه ای

معنوی وتماشایی به پیشکش تو ی عزیز می اوردم .

می شد اگر تمام محبت ادمیزاد ملکوتی را در انگشتری حک بکنم ،وان را در انگشت پر از

اثرات روحانیت می کردم .

می شد اگرشبهای ارامش بخش وبا برکت را در لحظه ای خلاصه کنم ،ان را در صندوقچه لطیف

اسرارت می نهادم .

می شد اگرتمام خوابهای قشنگ کودکان معصوم را در تسبیح خاطراتی می کشیدم ،

وان را در شب تولدت به تو عزیزم هدیه می دادم .

می شد اگر تمام نگاههای مهربان مخلوقات خدای مهربان را در یک نگاه جمع کنم ،

ان را بدرقه راهت می کردم .

می شد اگر تمام جانهای عاشق را در یک قوچ بهشتی متمثل کنم ،

ان را بی محا با برایت قربان می کردم .

می شد اگر غمهای عالم را در یک هرم سوزان جمع کنم ،

خود را برای تو در ان شعله ور می کردم .

می شد اگر................

می شد اگر...................

می شد اگر......................

اما اینک چشم به راهت همیشه هستم با این همه

می شدهای در دل گره شده .

اه اگر اینهمه می شدن ،

چه می شد یار نازنینم ...........

حمید

 




زائر ::: یکشنبه 86/4/17::: ساعت 4:50 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

دوست خوبم مومن پاک غمگین ومحزون با دلی ناشادروبرویم نشسته بود

بااینکه پنج سال از من کوچکتر بود ولی طوفان زندگی محاسن شریفش

را مثل برف سفید کرده بود.

دلداریش دادم گفتم درست می شود .تمام مقدمات اماده بود واو رفت

مدارک را داد که ما بعدا برایش کارسازی کنیم .

ساعتی بعد ،بعد از خواندن نماز ظهر زنگ زدم .

مسئول گوشی گرفت وسوال وجوابی .

او گفت مدارکش مال شهر دیگریست ،واینجا نمی شود .

بیچاره ،پاک مانده شد.گفتم خودش کجاست ،گفتن نیست .

بله مسجد رفته بود نماز بخواند.نماز ستون دین است .

وبا ان چادر دین خدا بر پا می شود.

بعد ساعتی دوباره زنگ زدم ،مسئول گفت امده است .

گفتم لطفا به او خبر دهید بیاید.

گوشی را گرفت ومن شروع به عذر خواهی کردم .

گفت ناراحت نباش شاید خدا نخواست .

ومن شرمنده شدم که نتوانستم کارش روبراه نمایم .

هیچ عبادتی بالاتر از گره گشایی از کار مومن نیست .

طرف رفت خدمت امام زین العابدین سلام الله علیه وشروع به تعریف از

کمک به همدیگر کرد.حضرت یک جمله فرمود که برای ما باید عبرت اموز باشد.

ایشان فرمودن :

ایا اگر برادر مومنی گرفتار شد می تواند در جیب شما دست بیندازد ومبلغ مورد احتیاج را بگیرد؟

طرف گفت نه .

فرمود پس چه می گویی ؟نقل به مضمون

حال ای مومنین خدا را در نظر بگیریم واگر نداریم به دوست مومنی کمک مادی ویا غیرو نماییم

حد اقل انقدر تلاش کنیم که دیگر عذری در پیشگاه الهی نداشته باشیم .

واینکه مواسات بکنیم .واشک بریزیم واظهار همدردی کنیم وانهم واقعی .

الهم اکشف هذالغمته عن امته به ظهوره

امین

والحمدلله رب العالمین

حمید

 




زائر ::: یکشنبه 86/4/17::: ساعت 4:50 عصر

   1   2   3   4   5   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 14


بازدید دیروز: 13


کل بازدید :449632
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
زائر
خسی بر روی اب بیکران حیات در عالم ملک. تبعیدی که به دنبال راهی برای رسیدن به وطن اصلی هست .من ملک بودم وفردوس برین جایم بود ادم اورد در این دیر خراب ابادم .زائر
 
 
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<