بسم الله الرحمن الرحیم

وصل الله علی محمد وال الطاهرین

وعجل فرج ال محمد

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد           یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

یا بخت من طریق مروت فروگذاشت          یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد

گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم   چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد

شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار من   سودای دام عاشقی از سر به درنکرد

هر کس که دید روی تو بوسید چشم من   کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد

من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد

حافظ

والحمدوالله رب العالمین

بسم الله الرحمن الرحیم

بارها روی ترا دیدم ولی نشناختم

لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم

همچو گل کز دیدن خورشید می خنددبه صبح

بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم

کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو

امدو دور دو گردیدم ولی نشناختم

در کنار مسجد کوفه ترا گفتم سلام

پاسخ از لبهات بشنیدم ولی نشناختم

در حریم ساقی کوثر نگاهم بر تو بود

کوثر از جام تو نوشیدم ولی نشناختم

در کنار مرقد شش گوشه جدت حسین  (ع )

خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم

ای دل غافل که همچون سایه نزد افتاب

پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم

در منا پیش تو بنشستم ندانستم تویی

با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم

در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت

از نفسهای تو بوییدم ولی نشناختم

غفلت میثم ببین یک عمر رخسار ترا

در همه ایینه ها دیدم ولی نشناختم

(شعر از مداح وشاعر اهل بیت سازگار)

حمید

بسم الله  الرحمن الرحیم

وبا دستانی پر از نیایش ونیاز

امروز به میعادگاه جمعه می روم

سبز وسبک وخرامان

در دشتی پر از سوسن ویاس ونسترن

وشقایق دلخون شده ولبریز از یاد شهیدان

تا به جان بچشم سخن تقوا را

وبه گوش در کشم احکام الله را

واین چنین از خوشی وپاکی سر ریز می شوم

والحمدلله رب االعالمین

حمید

بسم الله الرحمن الرحیم

غمت در نهانخانه دل نشیند

به نازی که لیلی به محمل نشیند

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی       زبامی که بر خاست مشکل نشیند

حمید

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی که نباشی همه جا زمخت می شود وویران .

وخانه از عطش محبت خالی  .

وگلواژه های شادی وطرب بر لبان ادمیزاد خشک

وعطر گل یاس دیگر تمام می شود

سایه ها هر لحظه کوتاهتر

وشبنم صمیمیت در پرتوی از گرمای جدایی تبخیر

ودیوارهای خانه چون هیولاهای ایستاده در قبر

وتو نباشی بابا دلگیر

وبچه ها همه زمینگیر

وپنجره ها هم دیگر باتو سخن نمی گویند

وفضای توهم در همه جا گسترده

غربت بوی چندش اورش را در همه جا می پراکند

وعزلت دامن همه ما را می گیرد

احسان کوچ کرده ومی رود

شقاوت چه اسان از در می اید

روشنایی چراغها هم از غمت می لرزند

وهرم سوزان دوریت بند دلمان را از هم می گسلد

وتو مادری وزنی از نسل حوای پاک ونیالوده دامن

ایستاده بر بزرگراه ادمیت

بادستانی نشانه رفته  به معراج

که مرد از دامن زن به معراج می رود.

حمید (به مناسبت روز زن ومادر)

بسم الله الرحمن الرحیم

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد

هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد

حمید

بسم الله الرحمن الرحیم

واو خواهد امد

در سرزمینی مبارک وامن

صدای تکبیرش دلهای مومنین زنده خواهد کرد.

او خواهد امد

وکهکشانها با او خواهند امد

وفلک به دور او به دوار خواهد افتاد

وجانها همه به شوق او به سوز وگداز خواهند افتاد.

او خواهد امد بیشک

بادستانی پر از ستاره وامید

وچشمانی پر از نور ورستگاری

در ابشاری از مهربانیها وتقدس والهام

دلهای مرده ما را

زنده خواهد کرد.

او خواهد امد

سبز وسبز وسبز

در ستیغ کوه باورهای ما

غنچه های شادی را  شکوفاخواهدکرد.

او خواهد امد

وگردن مستکبران وزور گویان خواهد شکست

وما همه به شکرانه این عمل خواهیم گفت

ان الحمدلله رب العالمین

حمید 

بسم الله الرحمن الرحیم

دلم می خواهد پر بکشم از این خاکدان وبروم به وطن مألوف

خسته شدم از این روز مرگیها ودلمشغولیهای بی حاصل

یک ودو وسه وهی بشمار وبشمار

وتهی گشته دلهایمان از یاد ان مهربان

وسرگرمیم بر لهو ولعبهای بیشمار

ونمردیم بر مرگ اول

ومنتظریم که ما را بمیرانند

وه که چه وحشتناک خواهد بود رستخیز ما

وحساب وکتابمان

وکرام الکاتبین

می نگارن انچه که می کنیم

از زشت وزیبا

ودر پیشگاه ان معبود ازلی

سرهایمان از شرم بر روی سینه هایمان

الست بربکم

قالو بلی

اما کو ان عبودیت واطاعت محض

وعملی که همه به غارت رفته به دست دیو رجیم

ونمایاندن ان به نا محرمان وادی عزت

و اه چه درمانده وخاسر

ولی جز به لطف او امید نشاید

در ان قبر تنگ وتاریک وعبوس

وای خدای مهربانم

به فریادم برس .........

حمید

بسم الله الرحمن الرحیم

دیوان عهد بشکستن

وباز دل نازنینان خستن

ولی چه سود ایشان را

که هیمه جهنم  شدن وبدبخت دو سرا

دل اولیا ءخدا شکستن شوخی نیست

وکاشانه خوبان بر هم زدن کار عاقلانه ای  .

اگر یزید ملعون توانست خاکی بر سرش بریزد

اینان هم خواهند توانست .

ولی هیهات    هیهات

ارزوهای اینان چه کوچک است

ودلبستگی هایشان چقدر حقیر

کدام فرزندی بی حرمتی پدر را فراموش می کند

وبویژه که ان فرزند قطب عالم امکان باشد

بگذار خفاشان چند صباحی زوزه بکشن

وکفتاران ازمندبر حرصشان پای بفشرند

ولی ............

او خواهد امد

با دستی پر از ستاره وامید

واین زخمها را با حضورش التیام خواهد داد

هر چند بعضی ها باور ندارن

الهم اکشف هذالغمته عن هذه الامته به حضوره

وعجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا ونراه قریبا

برحمتک یا ارحم الراحمین

حمید

بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی محمد وال الطاهرین وعجل فرج ال محمد

در این راه که امدی از خود بی خبر شوی از همه کس با خبر شوی

خود از میان بر داربه او متعال خواهی رسید.

میان عاشق ومعشوق هیچ حایل نیست

تو خود حجاب خودی  حافظ از میان برخیز

واینکه دنیا ومتعلقاتش سد راه است .

غلام همت انم که زیر چرخ کبود

زهرچه رنگ تعلق پذیرد ازاد است

پس از خدا ی مهربان بخواه تا دستگیرت باشد وسعه صدری حقیقی

به تو عطا فرماید.

از قران کریم ونماز اول وقت ومحبت اهل بیت سلام الله علیهما

واحترام به سادات وکمک به مردم غافل مباش .

که این همه موتور حرکت است به سوی الله .

پس از کوه طور امامت اتشگیرانه ای بردار

تا خود ودیگران از ان منتفع شوند.

والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته

حمید