بسم الله الرحمن الرحیم
ودر ان فراز سخاوتمند ترا دیدم
چه عظیم وچه با شکوه
غرق در ترنم مهربانی
با دستانی هویدا از مهرغروبی
پالوده شده از هر خشم نا مقدس وهرزالود
نرم وسبک چون پرواز پروانه ها در اریبهشت ماه
وناگهان شکوهت مرا به یاد اورد
وحزنی عظیم از مسافرت قریبم مرا فرا گرفت
تنها ان راه خطرناک را
در گردش ایام می بایست بروم .
خسته اما امیدوار
دوباره به تو پناه بردم
در حالیکه توبه کننده بودم وشرمگین
وتو باز مهربانیت را بر من گسترانیده بودی
وهویدا شدم از شادی
وتنهائیم را به سینه سپردم
که هماره با من باشد.
حمید