بسم الله الرحمن الرحیم
سلفیه گری
سلفیه عنوان عمومی افراد یا فرقههای از مسلمانان متجدد مخصوصا مصر و هندوستان است که به عنوان اکتفا به پیروی از سلیف صالح ،مسلمین را از آنچه خرافات و بدعت متأخران میخوانند تخذیر میکنند. این نهضت در مصر تحت تأثیر افکار سید جمالالدین اسدآبادی و شاگردش محمد عبده بوجود آمد و از فکر اتحا داسلام نیز خالی نبود . لیکن داعی و مروج عمده آن شیخ محمدرشیدرضا شاگرد عبده بود.
طریقه سلفیه نوعی تجدد در مذهب حنبلی و وهابی محسوب میشد و پیروان آن معتقد بودند که قطع نظر از صنایع و فنون جدید،مسلمین نباید چیزی از فرهنگیها اخذ و اقتباس کنند.
سلفیه در مبارزه با صوفیه و با معتقدان به زیارت مقابل ،که آنها را قبوریون میخوانند ، شباهت و اشتراک عقیده با وهابیه دارند.
افکار سلفیه به وسلیه مجله "المنار " در میان متجددان مسلمان در همه اقطار اسلامی منتشر شد و از مراکش یا جاوه طرفدارانی یافت . در هند مخصوصا جماعتی که به عنوان "فرائضی "مشهوراند نیز به عنوان سلفیه خوانده میشوند.
شک نیست که این مصلحان قصدشان از این دعوت در آغاز اصلاح دینی بوده، ولی بررسی رشیدهای این نهضت نشان میدهد که دلائلی که از سوی پیشگامان آن ارائه میشود بیشتر اجتماعی و فرهنگی و به ویژه سیاسی است تا اخلاقی و روحانی
اشاره مداوم به اوایل اسلام یکی از خصوصیات عمده نهضت سلفیه است و و از همین جاست که پژوهشگران ،اصلاحگران سلفیه را گاه متهم به "اعتیاد به گذشته " کردهاند .
نظرگاه سلفیه را در امور زیر خلاصه میتوان کرد:
1. قرآن
2. حدی
3.رد تقلید
4. مفهوم جدیدی از اجتهاد و اجماع و تمایز ضروری میان مبادات و عادات
سه تن از سلفیان بزرگ
1. ابن تیمیه : یکی از طرفداران وی ابو عبدالله محمد بن احمد ذهبی است که میگوید هر حدیثی که ابن تیمیه آن را نشناسد حدیث نیست.
ابن قیم جوزیه از شاگردان ابن تیمیه بود
از تألیفات مشهور ابن تیمه کتاب منهاج السفه النبویه است.
اندیشه سیاسی ابن تیمیه بر این پایه قرار دارد که میگوید خدای تعالی عالم را برای خدمت و عبادت خود آفریده است و معتقد بود که اگر دین و قدرت از هم جدا باشند دولت دچار بی نظمی و هرج و مرج میگردد.
به نظر او وحدت واقعی است در وحدت افسانهوار سیاسی نیست بلکه در یک همبستگی پیمانی است
2. ابن قیم جوزیه :
برخی از آثار مشهور او ،مدارج السالکین – اعلام المؤمنین – الطرق الحکمیه است.
3. محمد رشید رضا :
مشهورترین آثار رشید رضا : 1. مجله المنار 2. تفسیر القرآن الکریم
جنبش وهابیت
زعیم و پیشوایی این نهضت ،که اعراب آن را وهابیت و فارسیان آن را وهابیگری نامیدهاند محمد بن عبدالوهاب مجدی نام دارد.
نام وهابیت توسط مخالفان به آنها داده شده و میان اروپاییان نیز با همین نام مشهور شدهاند . پیروان آن خود را "الموحدون " و مذهب یا طریقه خود را "محمدیت "نامیدهاند.
این گروه خود را سنی و پیرو مذهب احمد بن حنبل مروزی می دانند.
طریقه وهابیه :
1. هر چیزی که به جز خدای تعالی مورد عبادت قرار گیرد . خطاست و هر کسی که این قبیل چیزها را عبادت کند سزاوار مرگ است.
2. ذکر نام پیامبر ،ولی ، یا فرشتهای در نماز شرک است
3. اگر غیر از خدا کسی شفاعت جویند کفر است
4. هر کس برای روا گشتن حاجات خود از غیر خدا یاری بخواهد کافر است.
5. علمی که متنی بر قرآن مجید ، سنت پیامبر اکرم و استنباطهای ضروری عقل نباشد،کفر است.
6. افکار قدر (قدرت داشتن انسان برای انجام کارهای در همه افعال به معنی الحاد و بدعت است.
7. تفسیر قرآن بر پایه تأویل کفر است.
مسأله توحید بیش از همه فکر محمد بن عبدالوهاب را به خود مشغول کرده بود. به نظر او اساس توحید اعتقاد به این است که خدای یگانه آفریدگار این عالم است و بر آن چیره است و قوانین آن را وضع کرده قوانینی که جهان ما بر پایه آن میچرخد و در میان آفریدگان کسی یا چیزی نیست که در کار آفریش و فرامان راندن بر آن با او شریک باشد و او را در اداره امور عالم به چیزی یا کسی نیازمند نیست. سود و زیان بندگان همه و همه از اوست.
محمدبن عبدالوهاب میگفت"خدای تعالی به تنهایی شارع عقاید است و اوست که حلال و حرام را بیان میکند.
محمد بن عبدالوهاب و همفکران او معتقدند که ضعف مسلمانان و سقوط عظمت ایشان سببی جز فساد عقیده ندارد.
نهضت وهابیه هر چند در آغاز به نام اصلاح و پیراستن اسلام از بدعت گمراهان و بازردانیدن آن به شیوه سلف صالح آغاز شد اما در عمل خود به صورت یکی از موانع رشد و پویایی و پیشرفت اندیشه مسلمانان در آمد چنانکه پیروان این نهضت تا این را اواخر در شمر بی خبرترین و واماندهترین ملتهای مسلمان بودند.
از این گذشته کشتارها و ویرانیهایی که واهابیان در سرزمینهای اسلامی به ویژه مکه و مدینه مرتکب شدند و بر تعصبها و کشاکشهای فرقه بی میان مسلمانان افروزدند و از همه بالاتر خراب کردن معابر و معابد و آثار تاریخی مسلمین گذشته از اینکه از لحاظ دینی آنان را بدنام جلوه داد ، از لحاظ فنی و هنری نیز بر چسب بی ذوقی و " وندالیسم "یعنی پیروی از اصل تخریب آثار ذوقی و مصری را بر بدنامی آنان افزود.
........................................................................................
منبع:مرکز اسناد انقلاب اسلامی