می شود پهنای سبز خاطرات دور را ،در سبد خلوت شب ریخت
انگار که ستاره به تو لبخند بزند
و حجم گذشته، جانت را ببوید !
از پشت نرم ترین خاطرات وعبرتها
باز ترا می بینم ،
در مخملی مه گونه از طراوت وشادابی
لذت بهاران در پیشانی داری !
خنده های شیرین ونمکینت ،
سر زندگی و خوشبختی مرا نوید
ای ائینه دار زیبایی و حیا
نجابتت ،فرشتگان اسمان را به تعظیم واداشته
حرمت نگاه مهربان تو ،امواج هوا را شکافته
چه با شکوهی ،
چه پر سرور ........
جاودانه باشی وهماره سبز
http://tanha20008.blogfa.com/