بسم الله الرحمن الرحیم
مومنین برای رشد وتعالی خود احتیاج به فضا وزمان ومکانی دارند که
این همه را حکومت اسلامی در اختیار انان می گذارد.
حکومت اسلامی برای این به وجود امده است تا مومنین بتوانند
در سایه قدرتش با ارامی به سازندگی جان وروح خود مشغول باشند.
بنا بر این همه کسانی که می خواهند به ابدیت فکر کنندودر ابدیت
دارای ارامش باشند باید از حکومت اسلامی حمایت بکنند .
وحکومت با راه کارهای مناسب ونصب العین قرار دادن شریعت پاک نبوی
زمینه رشد تمام احاد جامعه واز جمله مومنین را فراهم می نماید.
رمز شناخت حاکمانی که وفادار به مردم ومومنین هستن ان است که
ببینیم ایشان تا چه اندازه در برنامه ریزی های خود به دستورات خداوند متعال
ارزش قائل می شوند.اگر کسی دم از مردم می زند ولی دستورات اسلام عزیز را
سبک می شمارد ودر احکام خدای متعال سستی روا می دارد او را یک ادم خوب
به حساب نیاورید .حاکم اسلامی به طور کلی باید بر سر اصول مسلمه اسلام عزیز
با هیچ کسی معامله نکند.وتمام تلاشش این باشد که دستورات خدای متعال ومهربان را در
سطح جامعه پیاده نماید.مهم در وهله اول اطاعت مسئولین از خدای متعال است .
ومردم در حکومت اسلامی عیال خدای بزرگ هستند ومهمترین عامل بوجود امدن حکومت .
کسانی که به هر دلیل وبا هر سابقه در برابر حکومت اسلامی می ایستند باید در
نیات انها شک کرد.چون خود نبی مکرم اسلام با تبعیت مردم از ایشان حکومت تشکیل داد
تا مومنین در سایه ان احساس امنیت بنمایند ودر لوای ان به سازندگی روح خویش
مشغول باشند.کسی خادم مردم دین خدای بزرگ است که به مردم به عنوان
بندگان خوب خدا اعتماد ومحبت واقعی داشته باشد .وانها را بیشتر از خانواده خود
دوست داشته وبه حساب بیاورد.
اگر کسی می گوید من مومنم وفلانم وبه همانم ولی به مردم شریف احترام نمی گذارد
وبه حقوق ایشان ارزشی قائل نیست او نمی تواند یک مومن واقعی باشد.
مومن واقعی در برابر نداری وگرفتاری مردم بند از بندش به لرزه می اید وبا تمام
توان سعی می کند که ان مشکلات را بر طرف نماید.
مومن واقعی در حکومت اسلامی با وسیله بیت المال خانواده خود را به تفریح وگشت
وگذار نمی برد.
مومن واقعی باید حساب کند که فلان روستایی در ان کوره ده چاه بهار در بدترین شرایط
گذران زندگی می نماید واو با استفاده از اتومبیل خدمت در غیر کار اداری
در واقع به حق ان بیچاره به ظلم تجاوز می کند.
مومن واقعی به دست اند رکاران صدیق نظام عشق می ورزد وبا بینش الهی
کسانی را که شب وروز خواب ندارند تا چرخهای مملکت از گردش نا یستد
تشخیص می دهد وبه کارها وزحمات انها با نگاه قدر شناسانه می نگرد.
مومن واقعی به خدمتگزاران واقعی اسلام در هر حزبی به دیده احترام می نگرد.
مومن واقعی نماز جمعه را به خاطر اینکه فلانی فعلا از حزبش امام جماعت نیست
ترک نمی کندبلکه او فقط متوجه اجرای دستور خدای متعال می باشد.
مومن واقعی به شهیدان به دیده احترام می نگرد وسعی می نماید که پاسدار حرمت
خون پاک انها باشد.
مومن واقعی به خاطر دنیا دین خود را نمی فروشد.
مومن واقعی پاسدار ارزشهاست وانی از حمایت کسانی که حامی ارزشها
هستند دست بر نمی دارد واو در افق اینده رشد وتعالی حکومت اسلامی را می نگرد
که به عون ویاری خدای متعال ریشه ظلم وفساد را از جامعه اسلامی بر اندازد.
امین
والحمدلله رب العالمین
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
کاسبی واقعی این است که ما چقدر برای ابدیتمان کار کرده ایم .
وقتی که می خوابیم خداوند متعال روح اصلی ما را می گیرد وانی که هست
روح نباتی است که دارای شعور وقوه ادراکه نیست .
ووقتی که از خواب بیدار می شویم خداوند تفضل می نماید وروح حقیقی
ما را به کالبد ما پس می دهد.
و حدیث است که خواب برادر مرگ است .
بنا بر این اینطور فکر نمائیم که وقتی شب می خوابیم در اصل می میریم
وصبح که از خواب بر می خیزیم در اصل خداوند دوباره ما را زنده می کند.
حال که زنده شدیم واز مرگ رها گشته ایم چه باید بکنیم ؟
ایا به غفلت وبیچارگی برگردیم ویا اینکه دنبال کسب معرفت وزاد وتوشه
برای ابدیت خودمان باشیم .دوستان وعزیزان وهمسفران خوبم
ما دیر یا زود از این جهان خواهیم رفت .وپرونده عمر ما به زودی بسته خواهد شد.
دنیا دار عمل هست واخرت دار پاداش .پس تا می توانیم برای اخرت کار کنیم که انجا
جبران نمی شود کرد.چون انجا دار تکامل است .اجا فقط پاداش است .
ودنیا برای این است که ما خودرا به تکامل واقعی برسانیم
وعاقلانه نیست که این فرصت گرانبها را برای جمع زخارف دنیوی هدر دهیم
ودست خالی از این جهان به نشئه برزخ برویم .که انجا دیگر چیزی کسب نمی شود.
این جا روح بر بدنی از ماده سوار است ود ربرزخ روح بر بدنی از عمل .
بنا بر این اگر عمل ما خوب نباشد در برزخ کالبد ما بسیار کریه منظر خواهد بود.
خوشا به حال انهاییکه در فکر اخرت خود هستن .
وعمر خود به باطل نمی گذرانند.
هرچند گاه یکی براید که منم
با جاه وسیم وزر براید که منم
چون کارک او نظام گیرد
ناگاه اجل از کمین در اید که منم
والحمدلله رب العالمین
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر در امد ودنیا به تو روکرد زیاد خوشحال نباش .
دنیا محل گذر است .بزرگان وادی معرفت سعی می کردن که عفاف وکفاف داشته باشند.
اگر مال زیاد شد خمس ان زیاد می شود ودیگر دلت نمی اید بدهی وشیطان
ترا وسوسه می کند ودر نتیجه همیشه مدیون مولی صاحب الزمان عج خواهی بود.
ودیگر اینکه مال باید نگهبان تو باشد ونه تو نگهبان مال .
ودیگر اینکه مال وارث قارون است .واو را بدبخت کرد وبه زمین فرو بردوداستانش
عبرتی برای ایندگان وحال است .
پس برای چند روز زندگانی در این نشئه خودمان را جهنمی نکنیم .
وبرای رفاهیت وپزدادن بین در وهمسایه وارد رشوه ومعاملات حرام نشویم .
وبدانیم که خداوند در کمین ستمکاران است .
وگناهکاران را یاری نخواهد کرد.واگر خدای نکرده در کار خلافی هستیم
تا دیر نشده واجل نیامده جبران کنیم وخود را اصلاح نماییم وتوبه کنیم
که فردا دیر است .
والحمدلله رب العالمین
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
بی شک ایران اسلامی با تاریخ کهن از دیر باز دارای فرهنگی پر بار
وبالنده ای بوده است که در قطعه ای از تاریخ جهان بر دنیای متمدن
ان زمان سیطره داشته است .ایرات از دیرباز دارای کیش یکتا پرستی
بوده وپندار نیک وگفتار نیک وکردار نیک شالوده فرهنگ کهن این مرزو بوم بوده است .
تا با انقراض سلسله ساسانیان این ملت خدا خواه با قبول اسلام عزیز به ساختن تاریخ
ونوشتن ان با کمک به نشر این ایین الهی پرداختند.
ودر این میان جوانان این مرزو بوم با بهره گیری از فرهنگ غنی پدرانش به ساختن
واباد کردن کشور مشغول بوده اند.
این همه اثار فرهنگی وهنری وباستانی ونکنیکی در کوهها وموزه ها ودشتهای پهناور
ایران زمین خود گواه گویایی بر این ادعا هست که جوان ایرانی بوته ای چند روزه نیست
بلکه او چنار تناور وریشه داری است که ریشه بر زمین وسر بر اسمان دارد.
ان زمان که هخامنشیان بر دنیا سروری می کردن واز شوش تا سارد دارای خط مداوم
ارتباطی داشته وخشایارشاه به گفته هرودت نهصد هزار سوار ونظامی را به یونان
برده نشان از هوش وبالندگی جوانان این قوم فرهیخته داشته است .
ان موقع که وایکینگها در یخچالهای طبیعی ورودخانه ها وحشی بودن
وانگلو ساکسونها نه از تمدن خبری داشتن ونه از دین فهمی
جوانان این مرزو بوم به شهادت تاریخ در دنیا سروری می کردن واقایی .
در زمانی که گوته المانی ونیکلسون انگلیسی عمرشان را بر روی اثار حافظ
ومولوی ما می گذارند وغربی ها بچه هایشان را با داستانهای هزارویک شب شهر زاد
می خوابانند نالیدن از نداشتن الگو وفرهنگی غنی می تواند یک گناه به حساب بیاید.
اندیشمندان اسلامی وایرانی اموزه های بزرگان در تربیت جوانان در ادوار مختلف ایران
اسلامی راباید تدوین نمایند تا جوانان خوب ما با اموزه های ملی ومذهبی فرهنگ
غنی خویش پرورش پیدا کنند واز ابشخور مطمئنی که سر بر درخت طوبا دارد سیراب
شوند تا به جهانیان ثابت گردد که ایران وایرانی می تواند دوباره بوعلی ها وفردوسی ها
وسنایی ها وحافظ ها ومولوی هارا به تاریخ جهان هدیه بدهد.مهم این است که ما خود وفرهنگ
غنی ایرانی واسلامیمان را باور کنیم که انگاه مشکلات ومسائل بغرنج به خودی خود
حل خواهد شد.
جوان ایرانی خود اگر فقط داستانهای شاهنامه فردوسی ومثنوی معنوی مولوی و
قصص نورانی قران مجیدومرزبان نامه وهزاران کتب تاریخی وفرهنگی ودینی دیگر را
استنساخ وبه منصه مطالعه وفکر واندیشه در اورد اورا کفایت خواهد کرد.
البته استفاده از فرهنگهای دیگران با احتیاط بایسته ومراقبت معنوی نه تنها ایرادی ندارد
که باعث رشد وبالندگی خواهد شد.
اما خطر لغزش وفروریختن باورهای دینی واسلامی واعتماد به نفس به وطن ودین
مبین اسلام را نباید از ذهن دور داشت که کار افتاده را چاره نباشد.
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
وانچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف کون ومکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
ومن الله التوفیق
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
انچه یک جوان می خواهد
صداقت وپاکی وروحانیت بهشتی
وتبلیغ دینی که برای کسب معاش نباشد.لباس پیامبری پوشیدن برای تبلیغ دین خدای مهربان
ولا غیر.
وپیامبر اعظم صلوات الله علیه واله اینگونه بودندوبقیه وارثان معظم ایشان .
جوان از پلیدی وریا ودروغ وسالوس وتبهکاری ونان به نرخ روز خوردن می گریزد.
جوان دلی می خواهد مثل دریا صاف وسیع وپهناور.
جوان همدلی می خواهد اسمانی گونه موسایی به دنبال اتشگیرانه
ونه هم لباس پیامبری که برای خواندن نماز جماعت درهم ودینار می خواهد.
جوان می خواهد او را قبول کنند بی ریا وصادقانه .
واو یک بار امتحان سترگش را در ایجاد انقلاب وتداوم ان وبه زیر تانگ رفتن نشان داده است .
جوان حرف وعمل را یکی می خواهد.
جوان دولت مرد را راستگو می خواهد.
جوان سخنگوی قوا را راستگو می خواهد.
جوان پدر ومادر را هم راستگو ودرستکردار می خواهد.
جوان معلم خود را هم راستگو ودرستکردار می خواهد واو را یک فرهنگی معتقد
می خواهد ونه تنها به دنبال کسورات وحساب وکتاب .
جوان درد مندی می خواهد که همپایش تا قله دردها بیاید.
جوان الگویی علوی می خواهد
مثل امام امت
انگاه معجزه اورا ببین .
تانگ برایش اسباب بازی خواهد شد!
واسمان برایش کاغذی
وزمین با همه سختیش نرم
جوان موسیقیای روحانی وبهشتی می خواهد از ابشخوری مطمئن وزلال
از عطر های داودی همراه با نجابت وحیای فرهیختگی .
جوان دو لقمه نان ویک لیوان اب حلال وخشتی برای سر گذاشتن
ووسعتی برای فکر کردن وارزوهای تمام نشدنی وپاک می خواهد.
بیاییم به او اینها را بدهیم
که اینده از ان اوست .
وما رفتنی هستیم
وایران مال انها وبرای انهاست .
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
در خلائی از شادی وارامش رها شده ام، باغی وسیع از رنگارنگی گلها تا پروانه های
رها شده در فضای بیکران .
برای غمگین شدن راهی نیست انجایی که من هستم .فضا سبز ،زمین سبز،
اندیشه سبز،نگاهها همه سبزونظرها وقدمها همه مثبت وپر بار.
جان به طراوت می اید در ان حضور گرم ومبارک .
بدی وپلشتی در ان مجمع خوبان جایی ندارد.
رذالتها همه خورجین خورجین در بیرون ان مکان به اتش کشیده می شوند.
وعطر دل انگیز خدا پرستی وجوانمردی در همه جا به مشام می رسد.
انجا سفره ها همه پر بار از کرم خداوندی است .
وسریرتهای پاک وزیبا به عرصه در امده اند فوج فوج در باغستانهای ارام
در لب جویبارهایی از انگبین مصفی وشیر لم یتغیر طعمه بر
سریر هایی افراشته بر بالشهای ردیف شده تکیه زده وبه شکر باریتعالی مشغولند.
وذکر انها سبحان اللهم وتحیتشان سلام واخر دعوی هم ان الحمدلله رب العالمین .
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
واینک از استواری شگرف می گویم که در کالبد وطن دمیده شده است .
وما رستگارانه به سمت اهداف بلندی در حرکتیم .
بگذار جغدان ناله کنند.
وکفتاران زوزه بکشند.
وشب پره ها جیغ بنفش .
این ملت با امید به خدای متعال می رود تا کارستان کند.
این امت می رود تا تاریخ را انگونه که اسلام عزیز می خواهد بنگارد.
پس :
سست نشوید ،ومحزون نگردید،شما برترید اگر ایمان داشته باشید.(قران مجید)
امید ما خدای بزرگ ما است .
وما توکلمان به اوست .
وما به شهیدان والا مقام هیچگاه پشت نخواهیم کرد.
وبه امام شهیدان
وبه تمام خوبان عالم
وقول می دهیم که پرچم عزیز اسلام را همیشه در اهتزاز داشته باشیم .
به یاری الله
فرمانروای بی چون وچرای همه عوالم .
برقرار باد اسلام
وهمیشه پا برجا ایران
وطن من
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
مهم این هست که گناه نکنیم .با گناه کردن جلو فیض خدای متعال به خودمان را می گیریم .
وبه طور خودکار خودمان را محروم می کنیم .
خدای متعال ومهربان خیر مطلق است واز او جز خیر بر نمی خیزد .
انچه که ما شر می دانیم ان عمل ماهست که ما را مستوجب گرفتاری می کند.
بیدک الخیروخیر بدست ان متعال هست .ما باید بندگان خوبی برای او باشیم .
تا ملائکه اسمان هم به حال ما غبطه بخورند.واین زیاد دور نیست .
کاری که شهید فهمیده کرد باعث شد امام خمینی رحمت الله علیه با ان
بزرگواری وعلو روح وعرفان بالا ان شهید نوجوان را رهبر بخواند.
امام نه شوخی می کرد ونه غلو ونه مبالغه بلکه واقعیتی روحانی واصیل را
بر زبان اورد. نور خدای متعال در ان نوجوان شهید تافتن کرد واو را به ان درجه
عالی رساند که باعث ان خضوع امام امت در مقابل او شد.
واین درجه کمی نیست .پس ما هم می توانیم با خالص کردن روح وجان خودمان وترک گناه
ولذتهای غیر مباح وگوش دادن به راهنماییهای بزرگان وقران مجید وائمه معصومین سلام الله
علیهما اوج بگیریم ویک شبه ره صد ساله بپیمائیم واین شدنی است.
ایت الله قاضی رحمت الله علیه استاد علامه طبا طبایی صاحب تفسیر معظم المیزان
بیست وهفت سال در دهان سنگ ریزه می گذاشت تا بیهوده سخن نگوید.
وواردات وصادرات دل خود را کشیک می داد.ما هم باید نسبت به نفس خود
سخت گیر باشیم وبه او رحم نکنیم که اگر چنین کنیم او اژدها خواهد شد
وما را خواهد بلعید.
واین نکته ظریف رامرحوم مولوی در مثنوی معنوی اورده است .
که مارگیری به کوه رفت واژدهایی فسرده ویخ زده را گرفت وبه بغداداورد.
وچون بدن مار گرم شد واز یخ زدگی خارج شد اولین نفری را که شکار کرد خود مارگیر بود.
بلی نفس ما اژدر هاست ووقتی الت واسباب ندارد فکر می کنی مرده است .
حال به او امکانات بده ببین چه کارهایی که نخواهد کرد.
اگر به او امکان مالی ویا شهوی ویا مقامی ویا لذات بدهی واو رام باشد
انگاه مردی ولی در این میدان بیشتر ما بازنده هستیم وباید خدای مهربان به ما رحم بکند.
همانطور که حضرت یوسف سلام الله علیه می فرماید :
وَمَا أُبَرِّىءُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحیم
53یوسف
ترجمه : و من نفس خود را تبرئه نمی کنم ، چرا که نفس آدمی بدون شک همواره به بدی امر می کند، مگر آن که پروردگارم رحم کند که همانا پروردگار من آمرزنده ی مهربان است .
پس عزیزان وهمسفران ودوستانم ما باید همیشه به خدای بزرگ پناهنده شویم از دست نفس
اماره وهیچگاه به خودمان متکی نباشیم نه به عملمان ونه به مالمان ونه به مقاممان
که اینها همه اعتباری هستند واز فضل ان یگانه مهربان .
اگر گناهی نمی کنی واگر اهل خمسی وزکاتی وکتابی ومسجدومحرابی از فضل خدای مهربان
هست .وهیچگاه از خودت ندان که بیچاره شدی وشدیم .ما باید همیشه متواضع وخاشع
در برابر ان ذات یگانه بی همتا باشیم که بدون انکه بخواهیم به ما می دهد .
وبلاهایی را بدون انکه بدانیم از ما مرتفع می کند.واو انقدر مهربان هست که محبت ما را در دل
پدر ومادر می اندازد تا جایی که انها بدون چشم داشتی ما را بزرگ می کنند وگاه جان شیرین خود
را به پای ما می ریزند.
پس خاضع بودن وخاشع بودن خدای متعال موقعی بدست می اید که ما به شرع
انور نبوی عمل کنیم وبه صاحب شریعت حضرت محمد صلوات الله علیه واله
اقتدا نماییم وبعد از او به ائمه معصومین سلام الله علیهما وبعد از ائمه گوش به
فرمان علمایان وارسته وبا تقوا بدهیم انانکه دژهای تسخیر ناپذیر اسلام عزیزدر عصر
غیبت می باشند.واین معارف بلند را به ما رسانده اند.
خداوند متعال به همه ما توفیق بندگی عطا فرماید.
امین
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
با معرفت خداشناسی سعه وجودیت زیاد می گرد ووارد حوزه ای از
زیباییهایی می شوی که به ذهن دیگران ونامحرمان این وادی ملموس نیست .
تو در این زمان همه چیز را در انسجام واحدی می بینی که بطور دقیق
هندسی شده است .
ملک وملکوت ان باری تعالی در هماهنگی موزونی در سیر ظهور وبرورند.
با انجام فرائض وریاضات شرعی معمولی وپیشه کردن تقواوگذشتن از بند
خود وخودی وخودخواهی اوج می گیری وهمچون بالون مستحکم وسبکی
بر فراز اسمانها می گردی ومی بینی انچه را که دیگران از ارتفاع کم نمی بینند.
وحس می کنی انچه را که دیگران فکرش را نمی کنند.
واینچنین ساخته وپرداخته می شوی .واینگونه مزد زحمات خود را می گیری .
که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
واتی الله به قلب سلیم
قلب سلیم که بالاتر ووالاتر از سالم هست باید داشته باشیم
تا به ضیافت الله فرمانروای مطلق ملک وملکوت برسیم .
وگرنه باید هفت خان های جهنم وبرزخ را بگذرانیم تا تصفیه شویم .
واین شوخی بردار نیست که حجم عظیمی کار می برد.
پس تا وقت هست بر روی جان خود کار کنیم ودل را اباد نماییم
که بانگ رحیل عنقریب ندا داده خواهد شد.
خرم ان روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
دوست داشتن خوبه .محبت عالیه .اکسیر اعظمه برای نجات .
هر نوری روزی خاموش میشه .هر محبتی روزی تموم میشه .
هر نفسی یه روز قطع میشه .هر چشمی یه روزی بسته میشه .
مگر:
ان عمل ونظر ومحبتی که برای خداوند متعال باشه .
محبت امانت بزرگ خداست .با محبت ادمی اوج می گیرد.
با محبت کارهای بزرگ به انجام می رسد.
اویس قرن که یک شب به رکوع بود وشبی به سجود
غرق محبت ان یگانه مهربان بود.
اگر اندازه محبت خدای مهربان را به خود می دانستیم
سکته می کردیم .اگر زیبایی ومحبت ولطف وگذشت اونو درک می کردیم
دیگه چیزی برای ما مهم نبود .هرچی رو می خواستیم به خاطر اون می خواستیم .
تمام این علقه ها ودلبستگی ها به دست اون مهربان هست .
قلبها رو اون تنظیم میکنه وبه سمتی متمایل می کنه .
وما عاشق میشیم ویا یکی عاشق ما میشه .
ما خودمون مثل یه لامپ بی برق اویزون در فضاییم .
قدرت ما از نیروگاه هست که هر دم در کالبد ما روح رو می دمه
وبه جان ما الکتریسیته زندگی می بخشه .
اگر اون یگانه مهربان که ما را از قطره ای درست کرده واینهمه امکانات داده
حالا بخواد بگیره باید ناراحت بشیم ؟
این انصاف نیست .هرچی داریم مال اونه خود ما هم مال اونیم
ما که مالک نیستیم وهمه اعتباریه .
حالا دوست داریم ولی پای خدا اومد وسط باید طرف خدای متعال رو بگیریم .
این بندگیه واین مردانگی واین جوانمردیه.
اما اگه هرچی رو فقط به خاطر دلمون خواستیم این خودخواهی اشکاره .
یک نکته از این معنی گفتیم وهمین باشد
حمید